۰۳ مهر، ۱۳۸۷

تهران نزدیک میدان بهارستان

این دخترک، دانش آموز است، درس می خواند، امید آینده این مرز و بوم است. اما اگر کار نکند نمیتواند هزینه تحصیلش را فراهم کند. دفتر و دستک مدرسه اش را کنار خیابان و بساط ترازو و چند بسته آدامس و بیسکوئیت اش گسترده و تکالیفش را در محل کسب و کارش یعنی پیاده رو انجام میدهد


به این زن نگاه کنید. گمان نمی کنم انصاف باشد در آغاز پیری، گاری کارتن پاره را به دنبال بکشد و خیابان ها را در به در به دنبال کارتن مقوایی وجب بزند


این پدر را نگاه کنید. هر شب با دو کودکش در پیاده رو گدایی میکند. دخترک را ببینید. بجز روپوش و مقنعه مدرسه اش فکر نکنم لباس دیگری داشته باشد، چون همواره همین ها را بر تن دارد. اما او هم میخواهد درس بخواند، تحصیل کند... اول مهر از راه رسیده


saeid-y.blogspot.com

هیچ نظری موجود نیست: